امیرحسین مامانامیرحسین مامان، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

بهترین هدیه الهیییییی

بدون عنوان

بازم مثه همیشه مامانت الکی نگران شده ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا پس این دلشوره های مادرانه کی تموم میشه خدایا به امید خودت  
19 شهريور 1393

بدون عنوان

سلام نفسی مامان قربونت برم الهی عزیزم امروز شده بودی یه پسر شیطون شیطون یه لحظم اروم ننشستی فدات بشم من مامانی من وباباییم کلی بهت خندیدیم کلیم سکسه زدی نفس مامان منو بابایی داشتیم  امروز فیلم نوه عمه بابایی رو نگاه میکردیم  پسر عمه بابایی المان زندگی میکنه و زنشم المانیه عجب بچه های خوشگلی داشته دخترشون کاملا بلوند ولی پسرشون مو مشکی با چشای ابی بعد منو بابایی اومدیم نظراتمونو گفتیم در مورد تو حالا ببینیم در اینده نچندان دور کی حدسش درست بوده بابایی میگه شما سفید و مو فرفری هستی موهاتم مشکی چشاتم قهوه ای روشن من میگم شما گندمی هستی موهای صاف و مشکی دماغ متوسط لبه متوسط و احتمالا خیلی شبیه بابایی هستی ...
19 شهريور 1393

59 روز دیگهههههه بهترین روز زندگی من

سلام شیکر طلای مامان فقط 59روز دیگه واسه دیدن اون صورت ماهت مونده مامانی و کمکم دردا داره میاد سراغم ولی اشکال نداره نفسم من برای رسیدن به تو از تمام سختیا به اسونی رد میشم چون امید دیدن تو جون دوباره به من میده فقط مامانی از خدا جون بخواه سالمو سلامت بیای تو بغلم     ...
18 شهريور 1393

تولد امام رضا و یه روز قشنگ واسه مامانو بابا

سلام  فسقلی مامان امروز سالگرد عقد مامان وباباست روز تولد امام رضا ما تو همچنین روزی صبح روز تولد امام رضا تو حرم به عقد اسمونی هم در اومدیم  وزندگی مشترک و دو نفریمونو باهم اغاز کردیم   امسالم شما عشق مامان تو دلمی چقدر این روزا واسم قشنگ ودلنشینه و با اومدن تو ثمره زندگیمون همه چی قشنگتر میشه فرشته کوچولو من من منتظر در اغوش کشیدن توام ...
17 شهريور 1393

بدون عنوان

ههههه فدات بشه الهی مامان پسر گلم چقد شما سکسه میزنی حیف نیستی اینجا به رو ش خودم سکسکتو بند بیارم من عاشق این تکونای ناز توام مامان عاشق این سکسکه های هروزت عاشق خوابای طولانیت که ادمو میترسونه . یا شلوغ بازیای یه دفعه ایت . من عاشق توام مامان از وقتی حست کردم تمام روزامو با فکر به تو به یاد تو گذروندم امیر حسین مامان فقط از خدا جون بخواه سالم بیای بغل مامانی فرشته کوچولوووی مام ان ...
16 شهريور 1393

بدون عنوان

       سلام نفس مامان اینجا دفترخاطرات شماست و من میخوام تمام این لحظاتی رو که شاید تو هیچ وقت به یاد نیاری رو من برات ثبت کنم . اول از خودت بگم مامانی امروز شما وارد هفته 32 شدی و من هر روز مشتاق تر از دیروز منتظر ورود تو به این دنیای قشنگم امیرحسین مامان فقط ازت میخوام مامان به وقتش سالمو سلامت بیا بغل مامانو بابا     ...
16 شهريور 1393